-
هرچیزی آدابی دارد حتی زهر کردن سفر برای دیگران این چند روش پیشنهادی را
اگر به کار نبندید برای داشتن سفری خوش برای خود و همسفرانتان موثرتر
است.
- پیش از راه افتادن، حواس اعضای دیگر خانواده را پرت کنید تا آنها فراموش
کنند فیوز کنتور خانه را قطع کنند و شیرهای اصلی آب و گاز را ببندند یا
درهای خانه را قفل کنند تا وسط مسافرت همسایه*های نگران به شما زنگ بزنند و
بگویند خانه*تان را آب گرفته یا به خاطر نشت گاز یا اتصالی سیم*های برق
آتش گرفته است یا دزدها خالی*اش کرده*اند.
- شب پیش از سفر، راننده را تا صبح به روش*های گوناگون بیدار نگه دارید
مثلا با او دعوا کنید، بحثی مهم را پیش بکشید تا درباره*اش ساعت*ها با هم
حرف بزنید، دوستان و آشنایان را دعوت کنید و تا پاسی از شب مشغول گفت*وگو
باشید.
- دائما شاگرد راننده را صدا بزنید و از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را از او
طلب کنید. اگر در اتوبوس فیلمی پخش می*شود بلندبلند درباره*اش نظر بدهید،
پایان فیلم را زودتر برای بقیه تعریف کنید یا شاگرد راننده را مجبور کنید
فیلم را عوض کند.
- در اتوبوس یا هواپیما آنقدر صندلی تان را عقب ببرید که پشت سری*ها احساس زیرآوار مانده*ها را تجربه کنند.
- هر نوع اوراق هویتی مثل شناسنامه، کارت ملی یا کارت*های مهمی مانند کارت
بنزین و کارت اعتباری و حتی دفترچه*های بیمه را در خانه جا بگذارید.
- وقتی از خانه به قصد سفر راه افتادید، بعد از حدود یک ساعت به یاد بیاورید چمدانی مهم را جا گذاشته*اید و لازم است برگردید.
- پشت سر راننده دست بزنید، بلند بلند آواز بخوانید و از دیگران بخواهید همراهی*تان کنند.
- اگر خدای ناخواسته تصادف کردید در حالی که بقیه سعی می*کنند آرامش*شان را
حفظ کنند یا غش کنید یا هوار بزنید یا با راننده دعوا کنید و او را مقصر
بدانید تا بیشتر مضطربش کنید. اگر خودتان راننده هستید، همین برخورد را با
دیگران داشته باشید.
- همیشه نفوس بد بزنید، مثلا وقت راه افتادن بگویید «من می*دانم تصادف
می*کنیم» یا «یه حسی بهم می*گه سفرمون خراب می*شه» یا «فکر کنم این آخرین
سفرمونه» و... پس از آن، هر وقت اتفاق ناخوشایندی می*افتد عالمانه سرتکان
بدهید که «مننننننن می*دوووووونستم.»
- در جاده برای هیجان بیشتر با خودروهای دیگر کورس بگذارید و تا آنجا که می*توانید بوق بزنید.
- اگر با اتوبوس سفر می*کنید صبر کنید تا راننده در مکانی برای غذا توقف
کند. در این شرایط ناگهان ناپدید شوید و مسافران را تا ساعت*ها داخل اتوبوس
منتظر خودتان نگه دارید.
- وسایل غیرضروری را بار کنید و با خود بیاورید، اما مسوولیت حملش را به
عهده بقیه بگذارید. این لوازم می*توانند لباس*های مهمانی، کتاب*هایی که
سالی یک بار هم به آنها نگاه نمی*کنید، جاروبرقی، آبمیوه*گیری و سشوار و
اتو باشند.
- طوری از امکانات محل اقامت*تان استفاده کنید که انگار دیگر قرار نیست به آنجا برگردید یا دیگران در آن ساکن شوند.
- هرگز با اعضای خانواده رو راست نباشید؛ مثلا اگر نظرتان را درباره اقامت
در محلی می*پرسند آنجا را تایید کنید و وقتی ساکن شدند، شروع به غر زدن
کنید.
- لزومی ندارد لوازم شخصی*تان را با خود به سفر ببرید.از مسواک و خمیر
دندان و دمپایی تا شانه و لباس*های گرم همه در ساک دیگران یافت می*شوند و
می*توانید از آنها استفاده کنید. در مجموع منظورمان این است که لوازم
دیگران را لوازم خود بدانید.
- یا کم حرف باشید و پاسخ هیچ*کس را ندهید یا مثل رادیویی باشید که دگمه
خاموشی ندارد آنقدر صحبت کنید که گوشه*های دهان*تان کف کند و آسایش همراهان
را مختل کنید. این روش در اتوبوس فوق*العاده کارساز است.
- از غذا، از هوا، از سر و وضع دیگران، از روزگار، از مردم و خلاصه از همه چیز ایراد بگیرید.
- با خانواده*هایی که در دیگر اتاق*های هتل، متل یا ویلاهای اطراف هستند،
به بهانه*های مختلف درگیر شوید. نگران هستید بهانه پیدا نکنید؟! اصلا جای
نگرانی نیست. همیشه بهانه*ای برای گلاویز شدن یا به قول جوان*ها یقه*گیری
پیدا می*شود.
- اگر گروهی سفر می*کنید بچه*های کوچک فامیل را بترسانید. مجبورشان کنید
بی*سر وصدا و دست به سینه، گوشه*ای بنشینند. اگر از شما سوالی کردند نشنیده
بگیرید و خلاصه به آنها بفهمانید که دوست*شان ندارید
- عکس ها را خراب کنید.در عکس انداختن همیشه پاها را به سرها ترجیح بدهید.
- تابع برنامه*ها نباشید، اگر دیگران می*خواهند در محل اقامت بمانند شما
اصرار کنید بیرون بروند و اگر می*خواهند بیرون بروند بگویید مایلید در خانه
بمانید.
- در فعالیت*های گروهی شریک نشوید. اگر دیگران علاقه*مند هستند بازی گروهی
انجام بدهند یا به شکل گروهی خرید کنند، ظرف*ها را بشویند یا غذا را حاضر
کنند، خودتان را از جمع جدا کنید.
- در تقسیم مسوولیت*ها ثابت کنید عرضه هیچ*کاری را ندارید تا کسی جرات نکند
وظیفه*ای را به شما بسپرد. با این روش هم کاملا بیکار می*شوید و هم بار
مسوولیت*های دیگران را سنگین*تر می*کنید.
- جوراب*هایتان را نشویید و مسواک زدن را ترک کنید. در بیانی کلی*تر می*شود
گفت رعایت بهداشت در سفر هیچ ضرورتی ندارد و هر چه کثیف*تر باشید، بهتر و
بیشتر می*توانید مسافرت را به*کام بقیه زهر کنید.
- تا جایی که می*توانید سیگار بکشید تا همراهان تان بفهمند هوای پاک معنایی ندارد!
- اگر دارویی خاص و نایاب مصرف می*کنید آن را جا بگذارید تا وقت همسفران با دنبال دارو گشتن در داروخانه*های شهر مقصد بگذرد.
- رفتارتان باید دقیقا برخلاف جمع باشد. وقتی آنها شاد هستند، سگرمه*هایتان
را به هیچ وجه از هم نگشایید. وقتی غمگین هستند از ته دل بخندید و دست
بیندازیدشان.
- شما نباید همراه با دیگران بخندید بلکه باید به دیگران بخندید.
خانواده*های دیگر را مسخره کنید. از نقاط ضعف آنها و بخصوص سر و وضع*شان
برای خندیدن بهره بگیرید
- خودخواه باشید. در سفر فقط باید به شما خوش بگذرد. مهم نیست دیگران چه
شرایطی داشته باشند. بهترین جا در خودرو و محل اقامت*تان و بهترین جزء غذا
حق شماست.
- جای چمدان*تان کجاست؟ روی تخت دیگران.
- لجباز باشید. با همه چیز مخالفت کنید. اصلا لازم نیست به پیشنهادهای
دیگران گوش کنید حتی می*توانید پیش از شنیدن*شان مخالفت*تان را اعلام کنید.
- سفر بهترین فرصت برای انتقامجویی است. در مدت مسافرت، همه دلخوری*های
گذشته با همسفران را در ذهنتان مرور کنید و بعد خرده حساب*ها را تصفیه
کنید؛ مثلا شریک زندگی*تان را یاد آخرین باری که با هم حرفتان شد بیندازید و
به این ترتیب بحث و جدل*ها را از نو آغاز کنید.
- ناخن خشکی، ویژگی تضمین*شده*ای برای خراب کردن سفر است. فکر کنید جیب
ندارید. هرگز دست در جیب*تان نکنید. اگر اعضای خانواده از شما پولی خواستند
بگویید کارت اعتباری*تان را جا گذاشته*اید یا پول*هایتان را گم کرده*اید.